مجال فکر و بیان سخن به آزادی / فضیلتی است که یزدان به نوع انسان داد
غلام همت آنم که دست از آن نکشید / و گر چه بایدش از جان و مال تاوان داد !
دنیای مدرن اینگونه است که مخالفت تا به شکل مدنی و مسالمت آمیز است، مانع نمی گذارند و تحمّل می شود، اصل هم همین است که دولت مُدرن و توسعه یافته، مخالفان مسالمت جو را محدود نمی کند، که بماند، بلکه از نقد و انتقاد برای حل مشکلاتش بهره می گیرد، بگذریم از اینکه ممنون مخالفان و منتقدان نیز هستند که توانسته اند از راههای بی خسارت و زیان، مخالفت ها و و نارضایتی ها را به مسیر بی سر و صدائی هدایت کنند
غلام همت آنم که دست از آن نکشید / و گر چه بایدش از جان و مال تاوان داد !
دنیای مدرن اینگونه است که مخالفت تا به شکل مدنی و مسالمت آمیز است، مانع نمی گذارند و تحمّل می شود، اصل هم همین است که دولت مُدرن و توسعه یافته، مخالفان مسالمت جو را محدود نمی کند، که بماند، بلکه از نقد و انتقاد برای حل مشکلاتش بهره می گیرد، بگذریم از اینکه ممنون مخالفان و منتقدان نیز هستند که توانسته اند از راههای بی خسارت و زیان، مخالفت ها و و نارضایتی ها را به مسیر بی سر و صدائی هدایت کنند
مسئله اصلی این است که اگر در کشوری توده های مردم از سیاستی و روش هائی ناراضی باشند، نارضایتی خود را باید چگونه به گوش حکومتگران برسانند ؟!!....تنها یک راه وجود دارد اینکه راههای" ابراز مخالفت" باز گذاشته شود
وقتی "حق مخالفت ورزی" پاس داشته شد و حُرمت نهادند، آنگاه می توان گفت که آزادی هست و همه در ابراز نظر خود آزادند
ابراز آشکار مخالفت به شکل مسالمت جویانه، نارضایتی ها را از زیر به سطح می آورد و مانع از انباشت آنها و تبدیل شدنشان به کینه و نفرت خواهد شد، نارضایتی و مخالفت هر گاه به شکل های مسالمت جویانه و قانونی ابراز شود، مانع از این نیز خواهد شد که عده ای دیگر با موج سواری بر آن مخالفت ها رو به سوی ساختارشکنی آورند و بخواهند که برای دُکّان خود مشتری جمع کنند و آن را پُر رونق کنند !!
سیاست های جاری در یک کشور هیچگاه نتوانسته همه مردم را راضی نگه دارد، این طبیعی است اما به هر حال برای ناراضیان نیز راههای قانونی مخالفت را باز می گذارند تا مبادا آن مخالفت ها به سمت و سوی نارضایتی از ساختار سیاسی کشیده شود، افزون بر اینکه "حق اظهار نظر و عقیده" حق سلب نشدنی هر انسانی است
معادله روشنی است که هر چه امکان اظهار مخالفت برای منتقدان بیشتری فراهم باشد و امنیت شغلی و اجتماعی آنان پس از نقد و مخالفت محفوظ بماند به همان اندازه چسبندگی و دل بستگی آنان به اصل نظام سیاسی نیز بیشتر خواهد شد
اینجانب در عجبم که چطور فهم این معادله ساده برای برخی دشوار و سخت است لذا طوری اند که هیج روزنه ای را برای ابراز مخالفت حتی در قالب های قانونی نیز باز نمی گذارند !!
والله اینان در اشتباهند، نا گفته پیداست هر چه نارضایتی ها به شکل های سازمان یافته و مسالمت جویانه و با هدایت احزاب قانونی امکان بیشتری برای ابراز داشته باشند به همان اندازه نیز میزان رضایت بالا می رود
دولت مدرن و توسعه گرا به دنبال آن است که از درجه نارضایتی بکاهد و اگر هر میزان نارضایتی وجود دارد، امکان به زبان آوردن آن را نیز فراهم می کند و آزاد می گذارد که مخالفان میتینگ و تجمّع داشته باشند تا آن نارضایتی ها در قالب های قانونی طرح شود نه آنکه با محدود سازی جُرئت و جسارت برای دور هم جمع شدن هم گرفته شود !!
محدود سازی دوامی ندارد، دیر یا زود همه باید تن به خواسته های حقوق بشری هم دیگر بدهیم
هیج شکی در این نیست که منع و حد و حصر ماندگار نیست، تجربه تاریخ این را به ما آموخته که هر چه آزادتر، ماندگارتر و هر چه محدودتر و بسته تر، در معرض اتفاقات غیر قابل پیش بینی ، مُهم آن است که همه به درجه فهم این مهم رسیده و ظرفیت های خود را بالا ببریم تا مبادا در فضای آزادی نسبی باز عده ای دیگر و با شعارهای دیگر بخواهند حق مخالفت هم نوعان خود را از آنان سلب کنند ...چه سرنوشت عجیبی داریم ما آنگاه که دستی در قدرت ندارم از محدودی سازی می نالیم و آن روز که سوار بر اسب قدرتیم، مُدام و هر روز به بهانه ای برای مخالفان مرز و حصار می گذاریم، غافل از اینکه محدودیت، آن جا که حقوق بشر نادیده گرفته شود، دوامی ندارد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر